من باد را دوست دارم اما از طوفان می ترسم!
من توبه را دوست دارم اما از شکستن می ترسم!
من گل را دوست دارم اما از ژاله (همان ژاله کتاب اول دبستانمان)می ترسم !
من خود را دوست دارم اما از خود خواهی می ترسم!
من ماهی را دوست دارم اما از تنگ میترسم!
من.. من را دوست دارم اما از منیت می ترسم!
من جوجه رنگی را دوست دارم اما از گربه های محله می ترسم!
من زمان را دوست دارم اما از زمانه می ترسم !
من آب رادوست دارم اما از سراب می ترسم !
من راه را دوست دارم اما از بی راهه می ترسم!
من کوه را دوست دارم اما از پیراهن ریز علی خواجوی می ترسم!
من عشق را دوست دارم اما هرگز
هرگز هراسی از عشق ندارم!
بار الها!
رسم عاشقی بر من بیاموز !
که عشق تورا در من آغازگر است!
آری من عشق را برای آغاز!
آغاز را برای من!
ومن را برای تو میخواهم!!
وبا تو دیگر از من ترسی ندارم!
چرا که این من ..من.. من نیست !!
من توست!